وداع با مادرم
*************
مادر منشین چشم بره بر گذر امشب***بر خانه پرمهرتو زین بعدنیایم
آسوده بیارا و مکن فکر پسر را***بر حلقه این خانه دگر پنجه نسایم
با خواهر من نیز مگو اوبکجا رفت***چون تازه جوان است تحمل نتواند
با دایه بگو پسرم مهمان رفیق است***تا بستر من راسر ایوان نکشاند
فا نوس بدرگاه میاویز عزیزم***تا دختر همسایه سربام نخوابد
چون عهد در این باره نها دیم من و او***فا نوس چو روشن شود آنجا بشتابد
پیراهن من را بدر خانه بیاویز***تا مردم این شهر بدانندکه بودم
جز راه عزیزان وطن ره نسپردم***جز نغمه آزادى شعرى نسرودم
اشعار مرا جمله به آن شاعره بسپار***هر چند که کولى صفت از من برمیده است
او پاک چو دریاست تو نا پاک مدانش***گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده است
بر گونه او بوسه بزن عشق من او بود***یک لاله وحشى بنشان بر سر مویش
بارى گله اى گربدلت مانده ز دستش***او عشق من است آه....میاور تو برویش