در خیالم دیدم انچه محال من وتست
ان صفایی که در خواب و خیال من وتست
درویشم و یارب ببرم دست گدایی به درت
انکه از یار رسد مال وملال من وتست
یاد ان طرف چمن وقت وصال تو و من
غزلی ساختم و وصف وصال من وتست
ان جلالی که وصال تو ومن کرده جمیل
یاریست که جمیل است وجلال من وتست