بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی
کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی
ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی
سلام
شعرهای زیبایی ان
امیدوارم موفق باشی وبه کارت ادامه بدی
در ضمن به من سر بزن ودوست داشتی باهات تبادل لینک میکنم
یه ایرادی هم داری که وقتی اومدی بهت میگم
دوستدار شما خواهشمند آفتاب ::آسمان::
"جاء الحق و زهق الباطل"
سختی زمستان زندگی، بهار خود را در ÷یش دارد...
"قیام وحدت"
تحت راهبری یگانه نجات دهنده آدمیان "آقا پروفسور ابراهیم میرزایی"
هدف در این است که با دست آدم، باطل منهدم و "حق و عدالت" برقرار گردد.
"یدالله فوق ایدیهم"
وب سایت نظرات مردمی سازمان"علم حق و عدالت":
www.nazaratemardomi.com
سایتی برای گذر از فیلتر:
www.unblock-site.com