Mein Herz, ich will dich fragen
قلب من ازتو مى پرسم
Was ist denn Liebe? Sag!
عشق چیست...بگو
„Zwei Seelen und ein Gedanke,
Zwei Herzen und ein Schlag
دو روح ویک فکر....دو قلب و یک ضربان..
Und sprich, woher kommt Liebe?
و بگو ..ازکجا..عشق میآید
„Sie kommt und sie ist da!“
Und sprich, wie schwindet Liebe
?
او میاید واینجاست..وبگو چگونه عشق درلرزش است
„Die war's nicht, der's geschah!“
او اینجا نبود ,که اتفاق افتاد
Und was ist reine Liebe?
و.چیست اون عشق پاک?
„Die ihrer selbst vergißt!
“که خودش را هم فراموش میکند
Und wann ist Lieb' am tiefsten?
وچه وقت عشق در عمیق ترین است?
„Wenn sie am stillsten ist!“
موقعى که ساکت ترین است??
Und wann ist Lieb' am reichsten?
وچه موقع عشق به همه چیز رسیده است??
„Das ist sie, wenn sie gibt!“
او اینجاست,,اگر او هست
Und sprich: Wie redet Liebe?
وبگو ,,,چطور عشق حرف میزند???
„Sie redet nicht, sie liebt!“
او حرف نمیزند ,,,,او دوست دارد..
*******************************
شعربزبان آلمانى وترجمه آن ازنگاه
سالها رفت و دلم در تب و تاب است هنوز
نقش مستورى من نقش بر آب است هنوز
به طرب حمل مکن سرخى رویم که ز هجر
قلب آکنده ز غم دیده پر آب است هنوز
من کجا؟ یار کجا؟ طالع بیدار کجا
من اسیر غم او، بخت به خواب است هنوز
دامنش گیرم اگر لطف خدا یار شود
لیک افسوس که این قصه سراب است هنوز
سخت من طالب دیدار و تو غایب ز نظر
ز آتش هجر تو این قلب کباب است هنوز
همچو یک قطره آبیم به دریاى جهان